السلام علیک یا اباصالح المهدی...
مدعی گوید که با یک گل نمی آید بهار ! من گلی دارم که دنیا را گلستان می کند…
مدعی گوید که با یک گل نمی آید بهار ! من گلی دارم که دنیا را گلستان می کند…
قدم ،قدم ،با پای دل به حریم مقدست می آیم ،اگرچه حرمت نان و نمک خوان رافتت را نگه نداشته ام و در پس هر قول ،عهدی شکسته ام.اما دلخوشم که ضامن آهوانی گشته که زمزمه شان عاشقی بود،گرچه با تمام گناهانم کبوترانه شدن برایم قدری زود است ،اما کاش خاک پای زائرانت بودم،جواب سلامم را می دهی اگرچه لایق شنیدنش نیستم ،باز قلبم را منقلب کردهای و اذن دخول به حرمت را دادهای جانم به قربانت!
قدم قدم می آیم و نزدیک تر می شوم ،چشانم را دخیل نگاه مهربانت میکنم و با دستانم اشک پنجره فولاد را پاک می کنم .
زائرانت چقدر بارانی اند!!!
آری توسل چشمانم و باران قلبم مرا وا می دارد تا از شما آفتاب محبتتان راطلب کنم.
با کوله بار اجابت رهسپار دیار خویش می شوم و همچنان در عشق شما می سوزم .
چهارم شعبان میلاد این فروغ جاوید عترت است
روز شکفتن گل معطر ابا الفضل ،برشاخسار «اهل البیت
روز سردار شهید ،آموزگار عشق و وفاست؛آب از روی او شرمنده
کدامین سمت خورشیدی که بی پروا درخشیدی
سفالین خانه ی بخت مرا امید بخشیدی
تو از سمت کدامین عشق می تابی،که بی تابی
صدایت ،صدای گنجشگهای خاکی خوشبخت بارانی است
مرا از دور های دور خندیدی
دلم این سیب کال بی نهایت سرخ را چیدی
سلامم کن ،دلم تنگ صدای توست
سید جواد حسینی کارشناس مباحث اخلاق گفت:بالاترین نعمت ،نعمت ولایت اهل بیت (ع) است ،آیت الله فاضل لنگرانی می فرمود که،من خدا را شکر می کنم که در این شغل تحصیل علوم و معارف دینی قرار گرفتم ،مردم را می نگرم ،آنها در چه شغلی هستند ،از صبح تا شب فقط هم وغم دنیا یی و تا مین خرج و مخارج خود را دارند ،ما از صبح تا شب در این فکر هستیم که اسلام و دین چه می گویند،در این زمینه ماورائ طبیعت و دنیا سخن می گو یند ،پس شغل طلبگی بهترین شغلهاست ،این را هم می دانیم که مشکلات زیادی را طلبه باید طی نماید ،از لذایذ دنیوی باید بزند ،طعنه ها و زخم زبان های زیادی را باید بشنوند ،امَا مطالبی را باید در حوزه و لباس اسلام کشف نمایند که پیمودن این راه برای هر کس آسان نیست ایشان افزود : در احوالات محقق آخوند خراسا نی (صاحب کفایه )که قریب 200 سال است که دروس خارج به ریتم و سبک مباحث کتاب ایشان تدریس می شود و تمام مراجع و بزرگان افتخار می نمایند که کتاب ایشان را خواندند ،می خوانیم که ایشان در دوران تحصیل علم در فقر شدیدی به سر می بردند بطوریکه خودشان می گویند 40 سال مزه گوشت را نچشید ،30سال خورشت اوگر می نان بود ،ته کفش ایشان پاره بود مجبور بود روزی چند بار برای کسب طهارت پای خود را آب بکشد ،تا اینکه طلبه ای کفش دست دوم خود را به او دادند ،وقتی ایشان کفش دوم را گرفتند گویی دنیایی را به او داده بودند.آیا این زحمات و کتاب او بدون هیچ زحمتی بوجود آمده نه یک پشتوانه زهد وتقویی مبارزه با نفس داشته است آیا فقط همای سعادت به یکباره روی شانه آنان نشست ،خیر ،اگر طلاب اینگونه فکر نمایند راه را اشتباه آمده اند صاحب کنایه می گوید ،بخاطر دارم که فقط طلبه های فقیر با من دوست می شدند ،90% از علما و بزرگان با سختی و فقر شدید روبرو بودند و باهمین شرایط دروس معارف صداقت در درس خواندن است مدرگ گرایی با زی طلبگی تضاد دارد .
مروزه سر از خاک بیرون کشیده و رشد و نمو کرده و ثمر داده است و نتیجه آن گفتمان به اسلام ناب محمدی تبدیل شده است.
ایشان افزود:در نظام جمهوری اسلامی ایران ،گفتمان به سه جریان اصول گرایی،اصلاح طلبی واعتدالی تبدیل شده است .از میان این سه جریان ،جریان اعتدالی به معنی صراط مستقیم مورد توجه نظام اسلامی است،این سه جریان در حال حاضر نظرات و تحلیلها یی در باره تولید انرژپی هسته ای ارائه میدهند،نکته قابل توجه اینست که در سطح بین الملل استراتژیک ها قابل تغییر نیستند اما تاکتیکها همیشه قابل تغییر ند ،تاکتیکها یعنی از بین بردن شرایط موجودی که به ضرر نظام است و آن شرایط را به نفع نظام تغییر دادن ،مانند کسب امتیاز تولید انرژی هسته ای که تا چندی قبل حتی به اندازه 5درصد نیز حق کسب امتیاز تولید انرژی هسته ای را برای ایران قائل نبودند اما طی مذاکراتی که انجام شد و تغییر تاکتیک ها ایران توانست این امتیاز را کسب نماید.